جدول جو
جدول جو

معنی بر یخ نوشتن - جستجوی لغت در جدول جو

بر یخ نوشتن
(مَ)
کنایه از هیچ انگاشتن و کار بی مقدار و بی اثر کردن و ضایع ساختن کاری و کار بیهوده و بی فایده کردن. (برهان). و رجوع به یخ شود
لغت نامه دهخدا
بر یخ نوشتن
((بَ. یَ. نِ وِ تَ))
کنایه از به هیچ شمردن، نابوده انگاشتن
تصویری از بر یخ نوشتن
تصویر بر یخ نوشتن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ رَ ءَ)
بر آب نوشتن چیزی، صورت نبستن آن. میرزا ابوالحسن فراهانی در شرح این بیت انوری:
بهر چه مفتی رایت قلم گرفت بدست
قضا بر آب نویسد جواب فتوی را.
نوشته که: یعنی مفتی رأی تو بهر قصدکه قلم بدست گیرد خواه بقصد فتوی امر و خواه به ارادۀ فتوی نهی و اگرچه هنوز نوشته نشده باشد قضا جواب آن فتوی و رد آن را بر آب می نویسد یعنی جواب آن و رد آن صورت نمی بندد اینست آنچه در معنی این شعر مشهوراست و چون صاحب اصطلاحات بر آب را بمعنی در حال آورده ممکن است در آب نویسد را بمعنی در حال نویسد، فراگیریم تا محصل معنی آن شود که هرچه اقتضای رأی تست وترا در مصالحه دینی و جواب و سؤال اهل عالم بخاطر میرسد همین که قضا یافت که اقتضای رأی تو چیست و توچه فتوی خواهی داد پیش از آنکه بعمل آری بنا بر نهایت موافقت و متابعت که نسبت بتو دارد موافق مافی الضمیر تو فتوی میدهد و فی الحال می نویسد. (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(لُ عَ قَ دَ)
و نام بر یخ گماشتن. نام بر یخ زدن. فراموش کردن، محو کردن
لغت نامه دهخدا